فرایند سنتی طراحی
نقش دگرگون شونده طراح:
فرایند سنتی طراحی:(قسمت پنجم)
پرسشی که باید از خود کرد این است که این فرایند سنتی جدید طراحی تا چه حد به ما خدمت کرده و آیا تغییر خواهد کرد؟ این جریان در واقع همواره تابع تغییراتی معین بوده است، و نشانههایی وجود دارد دال بر اینکه هم اکنون طراحان بسیاری در جستجوی نقشی تازه، ولو هنوز نامشخص، در اجتماع هستند. چرا چنین است؟ جدایی طراحی از ساخت ابتدا نه تنها منجر به انزوای طرح نشد بلکه او را در مرکز توجه قرار داد. خود الکساندر 1964 هوشمندانه درباره این تحول میگوید:« شناخت خودآگانه هنرمند از فردیتش تأثیر عمیقی بر فرایند ایجاد فرم دارد. اکنون هر فرمی کار شخص واحدی تلقی میشود، و توفیق در آنها دستاورد اوست.»
این به رسمیت شناختن دستاورد فردی به راحتی باعث بروز کیش فردیت میشود. در اصطلاح آموزشی این امر به نظام استاد و شاگردی آموزش طراحی منجر شد. معمار جوان تحت نظر استادکاری شناخته شده قرار میگرفت و امیدوار بود که در نتیجه دوره طولانی خدمت بتواند مهارتهای خاص آن فرد را کسب کند. حتی در مدارس معماری از دانشجویان خواسته میشد که در سبک و سیاق فردی خاص طراحی کنند. طراح موفق نیازمند انگارهای روشن و قابل تشخیص بود که هنوز در تصویر کردن پر زرق و برق طراحان در کتابها و فیلمها دیده میشد. معماران بزرگ جنبش مدرن مثل لوکوربوزیه یا فرانک لوید رایت نه تنها بناها را به شیوهای مشخص طراحی میکردند بلکه به نحوی غیر متعارف درباره کارشان مینوشتند. در بریتانیا در اواخر قرن نوزدهم، معمارانی که نفوذ فزاینده مؤسسه سلطنتی معماران بریتانیا ناخشنود بودند استدلال میکردند که معماری، هنری فردی است و نباید تحت قاعده و کنترل درآید. این دوره حرفهای شدن، در واقع با نوعی خشکی شیوه معماری همراه بود.
منابع:
کتاب طراحان چگونه میاندیشند
نویسنده: برایان لاوسون
مترجم: دکتر حمید ندیمی
- ۹۵/۰۹/۱۱
موضوعات پایان نامه معماری