انواع و شیوههای اندیشیدن
انواع و شیوههای اندیشیدن:
بالاترین سطح ممکن در فرهنگ معنوی هنگامی است که فرد درمییابد باید بر اندیشههای خود فرمان براند.
چارلز داروین، هبوط انسان
اندیشه درباره اندیشیدن: (قسمت اول)
ما باید توجه خود را به فرایندهای اندیشه معطوف کنیم که لازمه تشخیص و فهم آن، مسائل و خلق راهحل های طراحی است. با این همه طراح نه فیلسوف است که خود فرایند اندیشه برایش مرکز توجه باشد، نه شباهت به «متفکر» رودن دارد که در تنهایی به مراقبه بنشیند. اساساً اندیشه طراح به سمت محصولی فیزیکی هدایت میشود که ماهیت آن لازم است برای دیگرانی که ممکن است به طراحی و ساخت آن کمک کنند بیان شود.
در هر حال برای شروع ابتدا باید خود اندیشه را مطالعه کنیم، و پدیده گرانبها و شگفت خلاقیت را، که برای طراحی نقش محوری دارد، در مطالب بعد عنوان خواهیم کرد. تاریخچه روانشناسی شناختی شاهد دیدگاههای متعارضی در باب طبیعت اندیشه و فرایند اندیشیدن است، از ماشینیترین دیدگاهها تا اسطورهای ترین آنها. با مسئلهای آغاز میکنیم که برای آنهایی که طراحی یاد میگیرند آشناست. واژه «اندیشیدن»، همچون واژه «طراحی»، در زبان روزمره کاربردهای متعددی یافته که مارا ناگزیر میکند به دقت مشخص کنیم کدام موارد را درنظر داریم.
وقتی میگوییم دارم فکر میکنم به اینکه فلان چیز را کجا گذاشتهام، به نوعی از اندیشیدن مشغولیم. این امر اساساً یادآور طراحی است و برای آن جنبه حیاتی دارد، اما بازهم وظیفه محوری نیست. کاربرد دیگر واژه «اندیشیدن»،به معنای تذکر یافتن یا صرف توجه کردن است، مثل زمانی که میگوییم «فکر کن که چه میکنی». معنای دیگر واژه، عقیده داشتن است، مثل وقتی که میگوید چه فکر میکند. نوعی فکر کردن است که روانشناسان آن را «واقعیت گریزی» و مردم عادی آن را خیالپردازی مینامند. این امر نوعی جریان بیمهار آگاهی را در پی دارد که سهم خود میتواند برای طراحان مفید باشد ولی مطمئناً ابزار اصلی کار آنان نیست. نوعی اندیشیدن همراه با تصور و تخیل داریم که میشود آن را رویای لنگرانداخته در واقعیت توصیف کرد. در اینجا ممکن است از طریق ماجرایی داستانی «بیندیشیم» که امکانپذیر است ولی واقعیت ندارد. این به روشنی همان است که طراحان میکنند. نهایتاً نوعی از اندیشه وجود دارد که میتوانیم «تفکراستدلالی» بخوانیم. این نوع تفکر، خودآگاهانه و با تلاشی ارادی برای هدایت اندیشه در جهت حاصلی معین و با غلبه بر موانعی چند انجام میگیرد. این نوع تفکر، اندیشه تأملی و مسئله گشایی است. فیلسوف و جستجوگر بزرگ اندیشه در بریتانیا، رایل(1949)، حتی این آخرین نوع اندیشه را نیز «چندشکلی» توصیف میکند. همانطور که ممکن است دو کشاورز کارهایی کاملا متفاوت انجام دهند، یکی پروردن گوسفند و دیگری کاشت و برداشت محصول، و ما هر دو را کشاورز بشناسیم، در مورد اندیشیدن نیز چنین است.
منابع:
کتاب معماران چگونه میاندیشند
نویسنده: برایان لاوسون
مترجم: دکتر حمید ندیمی
- ۹۵/۰۹/۱۱
موضوعات پایان نامه ارشد معماری